به نام خدا بنده امیرعلی مقدم دانش آموز کلاس پنجم مدرسه ملاصدرا شهر قدس هستم.من در یکی از روزهای هفته برای خرید نان به نانوایی میرفتم که پس از رسیدن به نانوایی همکلاسی خود را در آنجا دیدم بعد از احوالپرسی با او متوجه شدم او بدون ماسک زدن در صف جهت خرید نان ایستاده و منتظر دریافت نان است. من بلافاصله برای سلامتی او احساس خطر کردم و در جیب خود یک ماسک اضافه همراه داشتم و آن را به دوستم دادم تا او از خطر ابتلای به بیماری کرونا درامان باشد و پس از آن راجب علت ماسک زدن و رعایت نکات بهداشتی با او صحبت کردم و به او گفتم که سلامتی کشور ما در دست خودمان است و همه ما باید به نوعی به همدیگر در جهت پیشگیری از ابتلا به بیماری کرونا و حفظ سلامت جامعه، کشور و خانواده خود کمک کنیم تا همه سالم بمانند.و او از من بابت این اتفاق تشکر و خداحافظی کرد و سپس بعد از خرید نان به خانه هایمان برگشتیم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
من برایِ حالِ خوبم ، می جنگم ! اوضاع ، هرچقدر که می خواهد ، بد باشد ؛ من شکست را ، نمی پذیرم ! به جایِ نشستن و افسوس خوردن ؛ می ایستم و شرایط را تغییر می دهم ! می جنگم ، زخمی می شوم ، زمین می خورم ، اما شکست ، هرگز ! من عمیقا باور دارم که شایسته ی آرامشم ، و برایِ داشتنش ،با تمامِ توانم ، تلاش می کنم . من آفریده نشده ام که تسلیم باشم ، که مغلوب باشم ، که ضعیف باشم ! من آمده ام که جهان را ، تسلیمِ آرزوهایم کنم ، تا "من" خواسته ام ! پس می شود ...